سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گل نرجس
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 88 بهمن 28 توسط قاسم باقرنژاد | نظر

حضرت رسول اکرم(ص):
«دو رکعت نماز شب براى من بهتر است از دنیا و آنچه در آن است». «مفاتیح‏الجنان»


شب
محمل سرّالاسرار خراباتیان است که خواب بر چشم‏شان نمى‏آید، چونان
ستارگانى که بیدارى‏شان در لوح آسمان شب رقم خورده است. شب‏زنده‏داران نیز
اختران تابناک زمین‏اند که درخشش جلوات باطنى‏شان فقط در تاریکى و خاموشى
شب عیان مى‏شود. هر چند اگر چشم دل بگشایى، مى‏توانى آثار نورانیت و تلألؤ
زیبایى شب پیش را در چهره روزانه آنها ببینى. مگر نه اینکه در روایات،
مکرر شنیده‏اى، نیکویى صورت شب‏زنده‏داران از نور خداوند است که در خلوت
شب بر چهره آنان مى‏تابد و رخساره‏شان را زیبا مى‏نماید.
شاید باید
بگوییم تنها نگاه محجوب و امانتدار شب است که مى‏تواند محرم مناجاتیان
باشد و خلوت نماز متهجران را بر هم نزند. اما در این میانه نیز شیطان از
پاى ننشسته و مؤمنین را به حال عاشقانه خود رها نکرده است. خواب شیرین شب
و بستر گرم و نرم را از ابزار شیطان بدان که تو را به رخوت و تنبلى وسوسه
مى‏کند و تمام آن عنایاتى که به نمازگزاران در شب مى‏کنند، به واسطه همین
گریز از عافیت‏طلبى و تن‏آسایى شبانه است. هر شب شیطان در گوش نفس آدمى
صدا مى‏زند «عَلَیک لیلٌ طویل فَارْقد» و او را به بهانه طولانى بودن شب
به خواب بیشتر دعوت مى‏کند و هر بار به او وعده ساعتى براى برخاستن را
مى‏دهد تا اینکه صبح فرا رسد و وقت بگذرد و شب انسان تباه شود.
آن مقام محمود را که شنیده‏اى فقط به نمازگزاران در شب مى‏دهند، جز با صدق
نیت در دخول و خروج به سراپرده رازآمیز شب حاصل نمى‏شود. «قُلْ رَبِّ
اَدْخِلْنى‏ مُدْخَلَ صِدْقٍ و اَخْرجنى مُخْرَجَ صِدْقٍ» و چنین صدق و
خلوصى فقط در مدار جاذبه عشق و ارادت قلبى نسبت به حضرت حق شکل مى‏گیرد.
کجا عاشقى را دیده‏اى که داغ هجران محبوب بر دل داشته باشد و خواب بر چشمش
بیاید؟ کجا طالبى را دیده‏اى که هم‏صحبتى مطلوب را در چند قدمى خویش داشته
باشد و خواب را بر گفتگوى با او ترجیح دهد؟
مگر نشنیده‏اى که مى‏گویند مردمان در خوابند و چون بمیرند، بیدار شوند.
بیدارى شب و ذکر خدا گفتن بهانه‏اى است براى رستاخیز دل و جانى که در بستر
عادات زندگى با خیالى خوش غنوده است.
در نافله شب، رازى است که جز بر مأنوسان خویش افشا نمى‏کنند. همان رازى که
سیدالشهدا(ع) را وا مى‏دارد تا از دشمن شبى را مهلت بگیرد براى عبادت
واپسین. براى کشف چنین سرّ عظیمى چاره‏اى نیست جز پیوستن به مصاف
نمازگزاران در شب.
پس تا وقت نگذشته و مهلت سر نیامده، با چشم‏هاى باز و روشن از عطر نماز شب
به استقبال طلوع آفتاب برویم. یادمان بماند آنان که شب‏هایشان را با چشمان
بسته به صبح مى‏رسانند، روزشان را نیز در ظلمت و تاریکى دل سپرى مى‏کنند.



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 88 بهمن 14 توسط قاسم باقرنژاد | نظر
آخر الزمان، منجی‏گرایی و ظهور در شبکه جهانی اینترنت

امروزه،با رواج شبکه جهانی اینترنت دسترسی سریع به موضوعات مختلف علمی ، فرهنگی ،
خبری و .. .. ممکن شده است، امّا شاید برخی از افراد در مورد اینکه آیا
مسائل دینی ، اعتقادی و معنوی نیز در اینترنت و در بین سیاست‏های مختلف آن
جایگاهی دارند یا نه در شک و تردید باشند ؛ با جست‏وجویی سریع در اینترنت
می‏توان تردید و شک در این مسأله را از خود دور ساخت و به آماری
شگفت‏انگیز دست یافت و آن اینکه اگر شما با موضوعاتی نظیر «پایان جهان» یا
«آخرالزمان» و یا «بازگشت عیسی مسیح» و «منجی‏گرایی» در هر یک از موتورهای
جستجو و یا دایرکتوری‏های اینترنت به جست‏وجو بپردازید حتی فرصت ورق زدن
صفحات موجود که هر یک دارای ده‏ها مدخل (Entery) هستند نیز ، نخواهید داشت
چه برسد به ورود به هر مدخل و خواندن و مطالعه جزییات آن .
اطلاعاتی
که در زیر سعی شده تا به صورت بسیار موجز و مختصر ذکر گردد، تنها بخشی از
این اطلاعات گسترده است که با جست‏وجو در موتور جستجوی (google) به دست
آمد است. نظر خوانندگان گرامی را به آن جلب می‏نماییم :
الف) آخرالزمان (پایان جهان) با /000/430/3 مدخل درgoogle با عناوینی نظیر :
1ـ پایان جهان آنطور که می‏شناسیم :
(www.geocities.com/Athen
s/oracle/9941/)
2ـ جهان چگونه به آخر خواهد رسید .
3ـ آیا بعد از این پایان ، جهان باز هم ادامه خواهد یافت؟
www.jesus warrior.de
4ـ پایان جهان نزدیک است :
www.aaaa.demon.nl/worldend 2.html
5ـ خود را برای پایان جهان آماده سازید و ...:
www.post-gazette.com
ب) بازگشت عیسی مسیح با 000/507 مدخل با عناوینی نظیر :
1ـ زمان بازگشت عیسی مسیح:
members.aol.com/jcsaves 7
2ـ بازگشت عیسی مسیح و روز خدا
3ـ جلال و بزرگی عیسی مسیح و موضوعات عصر ایمان
4ـ بازگشت عیسی مسیح نزدیک است :

www.serve.com/exjw/ userspages/Peace.htm
5ـ منابع مذهبی و اطلاعاتی در خصوص ظهور عیسی مسیح
6ـ بازگشت جسمانی عیسی مسیح را تصور کنید

7ـ علائم ظهور عیسی مسیح

users.panola.com
8ـ بازگشت عیسی مسیح ، واقعیت‏ها ، اهمیّت و نحوه آن:
ادامه مطلب...


نوشته شده در تاریخ شنبه 88 بهمن 10 توسط قاسم باقرنژاد | نظر
اى دلدار! اى محبوب عاشقان! اى یار! اى برترین یار! از آن زمان که مردمان،
قابلیت تنفس و زندگى در حضور تو را از دست دادند، بر جان هر فرزانه‏اى
آتشى در افتاد که همه وجودش را خاکستر کرد. همچنان که امروزه روز، نیز،
پروانه‏هاى دلسوخته عشق تو، گرداگرد شمع یاد و نام تو مى‏چرخند و بر زبان
همه عاشقان، نام تو مى‏درخشد اى مولا!
اى کاش، پیشینیان مى‏دانستند که
در حضور تو چگونه باید باشند، تا ما را به غیبت رویت مبتلا نکنند! و اى
کاش ما بتوانیم عوامل بازدارنده ظهورت را بازشناسیم و با زدودن آنها، دست
به کارى بیازیم که خداوند دانا، به ما لیاقت دیدارت را اى مولا، عنایت
فرماید.
اى گل پنهان! عطر و رنگ و طراوت والایى تو، همچنان از پسِ پرده، ما را
مى‏نوازد و خشنود مى‏سازد و ما ضمن تلاش براى جستجو و دستیابى به صلاحیتى
که به منظور بهره‏ورى از حضورت لازم است، پیوسته دستى بر آسمان مى‏گشاییم
و از پروردگارمان مى‏خواهیم که وجود مقدس تو را در کمال سلامت و استوارى،
براى پراکندن رایحه والاى ولایت، در این دیار آفتاب‏خیز، پایدار فرماید و
دل‏ها و دیده‏هاى ما، هر چه زودتر به شرف دیدار دلدار نایل آید و شفا یابد.


نوشته شده در تاریخ دوشنبه 88 بهمن 5 توسط قاسم باقرنژاد | نظر بدهید
چشمه زلال، آب روان، همهمه کبوترهاى عاشق و دسته یاس‏هاى سفید در آب، شوق
انتظار را در دلم زنده مى‏کند و نواى عاشقان منتظر را به گوشم مى‏رساند.
در دل کوهسار، منتظران، مثلث عشق و انتظار را ساخته‏اند. زوایاى مثلث جا
پاى قدم‏هایشان و نامه‏هاى عارفانه‏شان است، رأس آن قطره قطره اشک‏هایشان
که کوهسار را نمناک کرده است. گویى روح تازه‏اى در اینجا دمیده، سنگ‏هاى
چشمه، گل‏هایى در گلواژه‏هاى معنویت شده‏اند. درختان سبز تا فلک قد
کشیده‏اند تا شاید قامت‏شان به مدت انتظار برسد.
در قله کوه به یاد
منتظرانى مى‏افتم که در پرتگاهها به یاد محبوب خویش نجات پیدا کرده‏اند،
منتظرانى که هیچ وقت براى انتظارشان به عقب نلغزیده و نادم نشده‏اند.
ماه با فکر و ذکر تو بر روى چشمه، نور نقره‏اى‏رنگ خود را بر جاى گذاشته و
به یاد آمدن تلألؤ نور زیباى تو رنگین‏کمانى در آب منعکس کرده است.
اى معشوق عارفان! بیا، بیا و کبوتران عاشق را که تنها بهانه ماندن‏شان
انتظار توست، رهایى ده تا کلمه «انتظار» از واژه‏ها حذف شود و به جاى آن
کلمات «عاشقان» و «معشوق» بار دیگر به واژه‏هاى هستى اضافه شود.سر بر شانه انتظار، نگاه خسته‏مان را به
دنبالت روانه مى‏کنیم. آقاى ما، تا کى نگاه خسته‏مان به جستجویت به هر سو
پر بکشد و باز ناامید با اشک هجرانت، وضو بگیرد؟
ادامه مطلب...


نوشته شده در تاریخ سه شنبه 88 آذر 17 توسط قاسم باقرنژاد | نظر بدهید

انتظار فرج‏

از
کرانه‏هاى دریاى انتظار صدایت مى‏زنم؛ از میان موج‏هاى خروشان ولى بى‏صدا،
از آبىِ دریا و از عمق وجودم. صدایم در کوهها مى‏پیچد و من همچنان منتظر.
در انتظار آمدنت صدایت مى‏زنم. انتظارى سبز و طولانى نویدبخش تنهایىِ من
است. نمى‏دانم با چه صدایى، با چه کلامى صدایت کنم. اما صبح‏هاى جمعه
چشمان پرشکوه‏ام چشم به راه در جاده انتظار منتظر توست. اشک در حلقه
مردمک‏ها جمع مى‏شود، ولى توان آمدن ندارد؛ مردمک‏ها تنها مثل غروب خورشید
سرخ مى‏شوند.
یا مهدى! دریاى وجودم صحراى انتظارت است. من عاشقم، عاشق
قدوم مبارک تو. عاشق و تشنه دیدار تو. شب‏هایى که در یاد تو هستم، خواب
مهربانى‏ها را مى‏بینم. خواب بازگشت خوبى‏ها را. بیا، بیا و خواب‏هاى مرا
تعبیر کن.





نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 88 آبان 7 توسط قاسم باقرنژاد | نظر

به نام تو اى پیداترین پنهان‏

سر بر آستان تو گذاشتن چه شیرین است. آن چنان که همه را از همه جا به سوى تو
مى‏خواند و تا سجده‏گاهت بدرقه مى‏کند. احساس زیباى تعلق و نیاز، رنگى بر وجود این
موجود سراسر نیاز و گداز مى‏زند که هیچ کجا نمى‏توان به تفسیر آن نشست. یاد تو آن
چنان پروانه‏ها را مى‏گدازد که آتش عشقت نه تنها جسم‏هایشان را مى‏سوزاند بلکه تمام
روح آنها را فرا مى‏گیرد. آن چنان که با آتش عشق تو به دریاى زیباى معرفت مى‏رسند و
تکیه بر اریکه اقتدار و سرافرازى مى‏زنند و سرمست و مغرور از عشق تو جان خویش را در
راه دریا و دریایى شدن مى‏بازند. چه سرى است بین عشق و وصال. این را ما نمى‏دانیم،
این را پروانه‏ها مى‏دانند که بى‏تاب و بى‏قرار براى رسیدن به آرامش، خود را بر آتش
عشق مى‏زنند تا به دریا برسند که آبش خاکستر جان هزاران پروانه عاشق است، و ساحل
این دریاى بى انتها، ابتداى یک سجاده است و هم‏نفس مهر و بوى خوش شب‏بو و یک سیب
سرخ و کاسه‏اى از آب و یک شمع که شاد و آرام جان خویش را با آتش عشق تو مى‏گدازد و
هیچ نمى‏گوید، جز کوهى از لبخند و یک دنیا اشک چرا که جان را لایق آستانت نمى‏داند.
بَه! که سر بر آستانت گذاشتن چه شیرین است و انتظارت را کشیدن، شیرین‏تر.




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 88 آبان 3 توسط قاسم باقرنژاد | نظر بدهید

اى بى‏تاب بزرگ! اى روح انتظار! تو مى‏آیى، همه گسستگى‏ها، پیوسته مى‏شوند. همه
ناباورى‏ها به عمیق‏ترین باور مى‏رسند. همه تزلزل‏ها به آرامش و استوارى مى‏پیوندند
و همه اضطراب‏ها، تشویش‏ها و دلهره‏ها، شکسته مى‏شوند. تو مى‏آیى و انسان پایان شب
را جشن مى‏گیرد.
آذرخش خشمت، خرمن خرمن سیاهى را شعله‏ور خواهد کرد و باران
حضورت، رسوب‏هاى متعفن و گنداب‏هاى زمین را خواهد شست.
اى روح بى‏تاب ما، بتاب!
اى مسافر غربت و غیبت دیرپا، بازآ. همه جاده‏ها در بهتى غریب، تو را مى‏خواهند. تو
را مى‏خوانند و نام تو زمزمه همه کاروان‏هایى است که هراس فردا، دلهره عقبه‏ها و
نگرانى شبیخون حرامیان دارند.
تو مى‏آیى و صداى منتشرت، همه حقیقت‏هاى مسخ شده
را باز خواهد نمود و کدورت، تحریف‏ها را خواهد زدود و ایمان و عشق، فراگیرترین و
آشناترین صداى زندگى‏ها خواهد شد




مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.